برای ما بنویسید

چرا باید نوشت

هدف ما این نیست که مطالب شما حتما باید الهیاتی، یا دراماتیک و هیجان انگیز و یا از یک نوشتار فوق‌العاده برخوردار باشد. مهم این است که مسیح در زندگی شما عمل کرده است و این شهادتی پُر قوت و تاثیر گزار است. به یاد داشته باشیم که قوت روح خداوند بر ایمان ما قرار دارد و زندگی هر یک از ما دارای قوت خداوند است. زندگی کنونی شما نشان قوت عیسای مسیح است. آنرا با دیگران که‌ می‌توانند از آن ثمر ببرند شریک شوید. ما مایلیم شما هر مطلبی را که فکر می‌کنید سبب کمک و بنای دیگران می‌شود برای ما بفرستید.


”امین‌ است‌ خدایی که‌ شما را به‌ شراکت‌ پسر خود عیسی مسیح‌ خداوند ما خوانده‌ است. “ (قرنتیان اول باب ۱ آیه ۹).


خداوند زندگی هر یک از ما را به شکلهای مختلف و شگفت انگیز تغییر داده است. مطالبی از قدرت مسیح در زندگی هر روزه ما، و در مورد هر آنچه که عیسای مسیح در زندگی ما انجام داده و یا چیزهایی که دیده و شنیده‌ایم. خداوند پس از ایمان به مسیح، در اشخاص به صورتهای خاص و روشهای متفاوت عمل‌ می‌کند. اغلب مسیحیان در مورد تغییراتی که ایمان به مسیح در زندگی آنان ایجاد کرده صحبت‌ می‌کنند، در مورد معجزات و پاسخ خداوند به دعا‌‌های آنان‌ می‌گویند. ما با نوشتن این مطالب و تقسیم آن با دیگران، سبب تشویق آنها می‌شویم.
هر یک از ما شاهدان و سفیران عیسای مسیح بر روی زمین هستیم، چرا باید سکوت کنیم؟ چطور‌ می‌توانیم با دیگران در مورد آنچه که عیسای مسیح در زندگی ما انجام داده است، صحبت نکنیم؟ این وظیفه هر ایمانداری است که از تجربه خود با خداوند عیسای مسیح، از ارتباط با مسیح، از تجربه نجات خود از اسارتها، و کارهایی که خداوند در زندگی آنان انجام داده، به دیگران بگویند.

“زیرا که‌ ما را امکان‌ آن‌ نیست‌ که‌ آنچه‌ دیده‌ و شنیده‌ایم‌، نگوییم‌.” (اعمال باب ۴ آیه ۲۰).

به یاد داشته باشیم:

ما به اختیار میل خود به کلیسا نیامده بلکه این اراده الهی و فیض بیکران خدا بود که ما را در راه زندگی خود با صلیب مسیح آشنا نمود. اگر امروز در کلیسا هستیم بدلیل فیض خود خداست و اگر هنوز هم در آن هستیم باز هم بدلیل فیض خود اوست. او ما را به داخل فرا خواند اما چگونه ماندن ما در آن تماما با ماست. ما به دنبال او آمده‏ایم. به نزد او آمده‏ایم. اگر در او هستیم و در او بمانیم، بارور خواهیم گشت، اگر ما بارور گردیم، کلیسای او بارور خواهد گشت. کلیسایی که او آنقدر آن را محبت نمود که جان عزیز و گرانبهای خود را برای آن داد. با محبت کردن به کلیسای او، او را محبت کنیم. به یاد داشته باشیم که ما اعضای خانواده الهی هستیم که متعهد به خدا و همدیگر هستیم.

درباره چه بنویسیم:

هر آنچه که فکر می‌کنید دانستن آن برای دیگران مفید است؛ شما در هر موردی می توانید برای ما مطلب ارسال کنید ما صرفا برای نمونه، تعدادی از آنها را در زیر فهرست کرده‌ایم؛ از قبیل:

  • درباره اتفاقاتی که در زندگی شما چه قبل و یا چه پس از ایمان آوردن به مسیح رخ داده است.
  • درباره کلیسای خودتان.
  • درباره کانون شادی.
  • دوست دارید کلیسای شما به چه صورت باشد و چرا؟
  • در مورد آیات مورد علاقه خودتان و چرا؟
  • در مورد شخصیتهای کتاب مقدس چه منفی و چه مثبت.
  • در مورد مسائل اجتماعی و مسیحیان.
  • بهترین فیلمهای مسیحی که دیده‌اید و چرا؟
  • در مورد سرودهای پرستشی یا در مورد گروههای پرستشی.
  • درباره خدمت خود و مشکلات و شادیهای آن.
  • درباره امور الهیاتی.

برای ما بنویسید

شما می توانید فایل های صوتی و یاتصویری خود را نیز برای ارسال نماید

توجه داشته باشید حداکثر حجم مجاز ارسال فایل 30 مگابایت بوده و در فرمت مجاز mp3 ,mp4 ,jpg

علی
علی
بیشتر بخوانید
شهادت ایمانی من نام من علی است و در یک خانواده کارمند فرهنگی در دزفول متولد شدم که پدرم کارمند بود . ما خانواده مذهبی مسلمانی داشتم.قبل از جنگ ایران و عراق ما به مشهد کوچ کردیم. مشهد شهر مذهبی بود. ما یک دوست خانوادگی ارمنی داشتیم که که در تهران زندگی میکرد .او من را با محبت مسیح اشنا کرد و......
مهرداد
مهرداد
بیشتر بخوانید
اجازه بدهيد برگردم به سالها پيش، به روز­هائی که عمرم را بخاطر انجام کار­های خلاف قانون در زندانهای کثيف سپری می‌کردم. يک روز که با ماشين پليس برای گرفتن حکم خود به طرف دادگاه برده می‌شدم، نوشته‌ای بر ديوار خيابان بود که توجه‌ام را به خودش جلب کرد. آن نوشته اين بود که “مزد گناه موت است”.
زهرا
زهرا
بیشتر بخوانید
در یک عصر بهاری، در اردیبهشت سال ١٣٦٢ خورشیدی، پس از ماهها شنیدن کلام فیض‌آمیز و نجات‌بخش خدا، زانو زده و زندگی خود را به دست‌های خداوند ما عیسای مسیح سپردم. در آن زمان پانزده سال داشتم، دختری پانزده ساله که در اثر رویارویی با بسیاری از بحران‌ها و سختی‌ها، افسردگی تا عمق سلول‌هايش نفوذ کرده بود.
مژگان
مژگان
بیشتر بخوانید
مژگان هستم و در ايران به دنيا آمدم. چون مذهبم را از پدر و مادرم به ارث برده بودم در سالهايی که بزرگتر شدم، در درک و پيروی از آن، با يک نبرد روحانی در درون خود مواجه شدم. سؤالات بسياری درباره مذهب خانوادگی‌ام و اعتقادات آن داشتم، اما هيچکس نمی‌توانست جواب قانع کننده‌ای به من بدهد. در واقع، خدايی را که در جستجويش بودم هنوز پيدا نکرده بودم.
سمیه
سمیه
بیشتر بخوانید
من قبل از این که مسیحی بشم یک آدم بینهایت تعصبی بودم و پیش روانشناس هم رفته بودم اما نتونسته بودن برای رفع این مشکل من کاری بکنند و اینجا با یک کشیش صحبت کردم و گفتن فقط کار روح القدس است از خودش بخواه اون برطرف میکنه وقتی صحبت من تموم شد با این کشیش به شوهرم گفتم این هم نتونست مشکل من رو حل کنه ما تو کمپ در صربستان هستیم گفتیم رسیدیم به کشور مقصد اونجا میروم پیش مشاور و اون حلش میکنه اما بعداز چند ماه متوجه شدم که تعصب من کلا از بین رفته و الان ارامش عجیبی دارم و این فقط فقط کار روح القدس است.
دانیال
دانیال
بیشتر بخوانید
من در یک خانواده مذهبی بدنیا آمدم و از همان کودکی یاد گرفتم که تمام آداب و عبادات مذهبی را انجام بدهم اما هیچوقت احساس داشتن رابطه با خدا را نداشتم.احساس می کردم رابطه ام با خدا یکطرفه است.همیشه ترس و تردید داشتم که بعد از مرگ چه چیزی در انتظارم است و به کجا خواهم رفت؟!!! تا اینکه چند سال پیش در جایی که مشعول به کار بودم٬ با یک خانم و آقایی که ایماندار مسیحی بودند٬آشنا شدم.چون اولین تجربه ارتباطم با افراد مسیحی بود٬کنجکاو شدم در مورد مسیح و مسیحیت بیشتر بدانم...
قبل
بعدی