کتب عَهدِ جدید
تفسیر کتاب
ھر کسی که ادبيات را مطالعه کرده باشد با رمان، نمايش، شعر و زندگینامه و نيز ديگر آثار و سبک ھای ادبی آشنا است. اما وقتی خداوند ما عيسی مسيح به زمين آمد، مقوله ادبی کاملاً جديدی مورد نياز بود که ھمان انجيل است. اناجيل ھر چند شاخصه ھای زندگینامه ای پر رنگی دارند اما زندگینامه نيستند. ھر چند حاوی مثل ھایی از قبيل پسر گمشده و سامری نيکو ھستند که مانند ديگر داستان ھای ادبی جالب و جذاب هستند اما داستان نيستند. برخی از مثل ھای انجيل حتی به صورت داستان ھای بلند يا کوتاه بازنويسی شده اند. اناجيل گزارش ھای مستند نيستند و با اين وجود حاوی روايت ھایی دقيق اما به وضوح فشرده از گفتگوھا و خطابه ھای خداوند ما ھستند.
انجیل متی پلی است کامل بین عهد عتیق و جدید است. اولین واژه های آن ما را به گذشته ای دور، به دوران ابراهیم، جد قوم خدا در عهد عتیق و به داوود، اولین پادشاه بزرگ اسرائیل می برد. انجیل متی با تاکیداتش ، با ساختار و محتوای یهودی اش ، با نقل قول های بسیار از کتب مقدسه عبری و نیز جایگاه آن در ابتدای کتب عهد جدید، منطقی ترین و بهترین نقطه برای آغاز بشارت پیغام مسیحیت به جهان می باشد.
“زیباترین کتاب دنیا” توصیفی بسیار تحسین برانگیز است، مخصوصا اگر از جانب انسانی شکاک باشد. با این حال این جمله ارزیابی منتقد فرانسوی از انجیل لوقاست. کدام ایمان دار نکته بین قادر است شاهکار الهی انجیل نویس را زیر سوال ببرد؟ احتمالا لوقا تنها نویسنده غیر یهودی است که خدا وی را برای نگاشتن کلام خود برگزید و این امر می تواند جواب این سوال باشد که چرا این کتاب برای وارثان فرهنگ یونانی رومی جذاب است.
با توجه به اینکه انجیل مرقس کوتاه ترین انجیل بوده و حدود نود درصد مطالب آن در اناجیل متی و لوقا یا در هر دو یافت می شود، پس وجود آن در چه چیزی کم داشتیم؟
پیش از هر چیز، اختصار و سادگی روایات روزنامه گونه مرقس، انجیل او را به مقدمه ای ایده آل بر ایمان مسیحی تبدبل کرده است. این انجیل غالبا اولین کتابی است که در زمینه های نوین بشارتی به زبان های جدید ترجمه شده.
یوحنا به طور خاص و به وضوح به ما میگوید که انجیل او بشارتی است « تا ایمان بیاورید » ( ۲۰: ۳۱ ). کلیسای معاصر نیز در پیروی از سنت رسولان، میلون ها نسخه از انجیل یوحنا را در این قرن منتشر ساخته تا بر این حقیقت شهادت دهد.
از طرف دیگر انجیل یوحنا همواره یکی از کتب پر طرفدار کتاب مقدس در میان مسیحیان بالغ و وفادار بوده است. یوحنا صرفا به روایت وقایع زندگی خداوند ما نمی پردازد بلکه حاوی خطابه های طولانی و اندیشه های عمیق رسولی است که از ابتدای دوران جوانی در جلیل تا نهایت دوران کهنسالی در ایالت آسیا با خداوند بزرگی کرده است. معروف ترین آیه عهد جدید در انجیل او یافت می شود. ( یوحنا ۳: ۱۶ ) آیه ای که مارتین لوتر آن را ” انجیل در یک جمله ” می نامد.
اعمال رسولان تنها تاریخ الهامی عهد جدید و اولین تاریخ کلیسا است. و نیز تنها کتابی که تاریخ کلیسای اولیه و روزهای آغازین ایمان مسیحی را پوشش می دهد. کتب دیگر همه با ذکر روایات و سنت ها ( و بسیاری حدس و گمان ها ) به کار لوقا نظر داشته اند. فقدان این کتاب برای ما بسیار گران تمام می شد. اگر از زندگی خداوندمان در اناجیل مستقیما به رسالت برویم ، با شکاف بسیار بزرگی روبرو هستیم که عبور از آن دشوار است. مخاطب رسالات کدام جماعات هستند و اصولا این اجتماعات چکونه شکل گرفتند؟ اعمال رسولان به این سوال و بسیاری سوال دیگر پاسخ می دهد. این کتاب نه تنها پلی بین زندگی مسیح و تعلیم زندگی مسیحی در رسالات، بلکه حلقه ای ارتباطی بین مسیحیت و یهودیت و نیز مابین شریعت و فیض محسوب می شود. این امر یکی از بزرگترین مشکلات موجود برای تفسیر کتاب اعمال رسولان را شکل می دهد، یعنی توسعه تدریجی افق های مسیحیت از یک جنبش کوچک یهودی در اورشلیم به سوی ایمانی جهانی که حرکت خود را از این شهر با شکوه آغاز کرده است.
رومیان همیشه در صدر نامه های پولس قرار داشته و حق نیز همین است. از آنجا که کتاب اعمال رسولان با ورود پولس به روم پایان می یابد، منطقی است که بخش رسالات عهدجدید با نامه آن رسول به کلیسای روم آغاز شود که قبل از ملاقات او با مسیحیان آنجا نوشته شده است. با قاطعیت بیشتری می توان گفت که از منظر الهیات، رومیان مهمترین کتاب عهد جدید است که به الهیات سیستماتیک مسیحی که در کلام خدا یافت می شود، بسیار نزدیک است.
رساله اول قرنتیان «کتاب مشکلات است، چرا که پولوس در آن به مشکلاتی می پردازد ( « اما درباره …» ) که جماعت ایمانداران شهر پر از شرارت قرنتس با آن مواجه بودند. بدینسان کلیساهایی که امروزه از چنین مشکلاتی رنج می برند نیز نیازمند این کتاب هستند. تفرقه، قهرمان ساختن از رهبران ، بی بند و باری، مشاجرات شرعی ، مشکلات زناشویی ، رسوم مشکوک و مقررات عطایای روحانی همه در اینجا مورد بحث قرار گرفته اند.
در حالی که رساله اول قرنتیان به طرز وسیعی مطالعه و موعظه شده، اما دوم قرنتیان همواره از سوی واعظان به دست فراموشی سپرده شده است. با این حال این رسانه بسیار پر اهمین است. تردیدی نیست که دشواری در امر ترجمه و سبک کنایه آمیز آن مزید بر علت شده است.
درصد زیادی از انگلیسی زبانان و همچنین مردمان فرانسوی زبان، یعنی اسکاتلندی ها ، ولزی ها ، ایرلندی ها یا بریتانیایی ها از طبار سلت هستند. این گروه های قومی مجذوب دانستن این امر خواهند شد که یکی از اولین رسالات پولس برای اجداد ایشان نوشته شده بود. « غلاطیه، سلت و گل کلماتی هم خانواده هستند ».
رساله به افسسیان از بعضی جهات دارای ویژگی های خاص نوشته های پولس است: سلام آغازین، شکر گزاری، بسط آموزه، و بدنبال آن ، کاریرد آن موعظه به عنوان وظیفه ما ، و درود های پایانی. اگر چه افسسیان یک نامه اصیل است ، در عین حال شبیه یک موعظه یا حتی یک خدمت مسیحی همراه با دعا و حمد ثنا می باشد. در این نامه چنانکه مورهد می نویسد: ما از یکنواخت بودن گذشته و به سکوت مکان مقدسی می رویم … در اینجا فضای آرامش ، تفکر ، پرستش و سلامتی حکمفرما است.
عنوان کلیسای اولیه در هر شهر یا کشوری برای افراد جماعت آن وجه خاصی دارد. پس اهمیت اولین کلیسای شناخته شده، نه تنها در یک شهر بلکه در تمامی اروپا را تصور کنید. قبل از اینکه هیچ فرقه ای وجود داشته باشد! این کلیسا، جماعت ایمانداران فیلیپیه در مقدونیه باستان ( شمال یونان ) بود. مسیحیان غرب چقدر شاد شدند از اینکه پولس به مکادونیه توجه نمود و در سفر بشارتی خود در امپراتوری روم، نه به شرق بلکه به غرب رفت! اگر بی توجهی اروپاییان به انجیل ادامه داشته باشد، شاید بر خلاف رویه قرن های گذشته ، امروزه قاره آسیا مبشرینی به قاره اروپا و آمریکای شمالی بفرستد تا انجیل را در آنجا موعظه کنند.
« با مراجعه به خود کولسیان، می توان تفکر الهامی آن را که در زبان الهامی اش تنیده شده است مشاهده کرد. اجازه دهید نور و قدرت تفکرات این رساله بر جان و زندگی شما بتابد و همین برای این زمان و ابدیت شما کفایت می کند»
آر.سی.اچ.لنسکی
اولین کتابی که بوسیله یک نویسنده مشهور نوشته می شود معمولا ارزش زیادی به عنوان نشان دهنده تاکید و عطای مکاتبه دارد . اول تسالونیکیان شاید اولین نامه الهامی پولس رسول باشد. نتیجه جالب تعالیم مسیحی که پولس رسول قادر بود در این رساله کوتاه به تسالونیکیان ارائه دهد واضحا نشان می دهد که بسیاری از تعالیمی که او در اینجا مورد بحث قرار می دهد توسط تسالونیکیان شناخته شده بوده اند. امروزه ربوده شدن و بازگشت ثانویه خداوند، اعتقاد شناخته شده ای است و مسیحیان پروتستان منتظر آن هستند. همیشه اینطو نبوده است.احیاء جذابیت این آموزه خصوصا از طریق نوشته های برادران اولیه در بریتانیای کبیر ( ۱۸۲۵ – ۱۸۵۰ ) به گستردگی بر اول تسالونیکیان استوار بودند. بدون این نامه کوتاه ما در فهم خود از نظریه های مختلف راجع به بازگشت مسیح جدا محروم می شدیم.
حقایق مهمی که در این نامه یافت می شود هم عملی و هم آموزه ای هستند . پولس آمدن ثانوی مسیح و مکاشفه اش راجع به مرد شریر را بیشتر برای تسالونیکیان توضیح داده و تصحیح می کند. او همچنین کسانی که آمدن ثانوی مسیح را به عنوان بهانه ای برای کار نکردن قرار داده اند نصیحت می کند، وقتی بدیشان اجازه غذا خوردن نمی دهد!
آن دسته از کسانی که کلیسا را از داشتن رسالات شبانی به عنوان رسالات اصیل پولس محروم میکنند در واقع به ایمان لطمه می زنند. از نظر ما مشکل آنها چندان در ” واژگان غیر پولسی ” نیست، چرا که این رساله سرشار از واژه های مورد استفاده پولس است. سبک ادبی رساله پیش از هر چیز عقاید و تعالیم این دسته از افراد را زیر سوال می برد.
هر کس که بدون چنین تصورات پیش پنداشته متن ای رساله را می خواند آن را حقیقی، زیبا و دارای قوت روحانی می یابد. در حقیقت کسانی که ابن رساله را از آن پولس نمی دانند به هنگام مطالعه این رساله این احساس قوی در آنها شکل می گیرد که اجزای نامه های اصیل پولس در تار و پود این کار به اصطلاح بی نظیر تنیده شده است! به عنوان مثال، ارنست رنان ( Ernest Renan ) محقق شک اندیش فرانسوی قرن گذشته، می نویسد: ” برخی از عبارات این رسالات آن قدر زیبا هستند که ناخودآگاه این فکر به ذهن شخص خطور می کند که جعل کننده برخی از نوشته جات اصیل پولس را در دست داشته و آنها را در نگارش جعلی خود به کار برده است.”
«رسالۀ دوم به تیموتائوس … بیان احساس درونی پولس است، او که خـارج از فلسـطین تحـت هـدایت خـدا، جماعت خدا را بر روي زمین بنیاد نهاد، و این رساله با آگاهی از قصور و دور شدن کلیسا از اصول اولیه اي که وی آن را بنیاد نهاده بود نگاشته شده است»
اين رساله هر چند كوتاه است، ولی چنان شامل جوهره اصلی آموزه مسيحی ميباشد و چنان استادانه نگاشته شده كه شامل تمامی نيازهای زندگي و دانش مسيحی میگردد.
بعضی ممکن است این نظریه را مطرح سازند که ما قادر بودیم بدون این نامۀ پولس هم به خوبی در ایمانمام به پیش رویم. ایشان کاملا در اشتباه هستند. در درجه اول، تمامی جهان می دانند که این نامه معتبر بوده و مستقیما از قلب پولس برآمده است. در واقع این نامه یک جوهر است. این نامه اکثراَ با نامه های دنیوی که در باب همین موضوع هستند مقایسه گردیده است – برده فراری – نامه ای از یک نویسنده رومی به نام پلینی ( Pliny ) که به دوست جوانش نوشته است. یغیر از فصاحت، نامۀ پولس در همۀ زمینه ها اول بوده است.
رساله به عبرانیان به حساب بسیاری در عهد جدید جایگاه ویژه ای دارد. اگر چه مثل یک نامه شروع نمی شود ولی مثل نامه تمام می شود و به وضوح به ایتالیا یا از آنجا ( ۱۳: ۲۴ ) و خطاب به گروه مشخصی، قطعا عبرانیان مسیحی نوشته شده است. این نظریه پیشنهاد شده که این نامه اساسا خطاب به کلیسایی خانگی نوشته شده و بنابراین هیچ به جماعتی مشهور و بزرگ برای حفظ سنن و سرنوشت اصیل ایشان ندارد. سبک این نامه در عهد جدید از تحت اللفظی ترین متون است و جزو نوشته های شعری می باشد و پر است از نقل قول از ترجمه یونانی عهد عتیق که به ترجمه ” هفتادتنان ” مشهور است. دایره لغات این رساله بسیار وسیع می باشد و از لحاظ به کار بردن افعال بسیار دقیق و در جزئیات و زبان یونانی بسیاز غنی است.
ارزیابی مارتین لوتر از رساله یعقوب به عنوان یک رساله ناچیز کاملا اشتباه بود! درک اشتباه لوتر از تعلیم یعقوب در مورد اعمال نیکو در بحبوحه درگیری شدید او با کسانی که تعلیم می دادند نجان توسط ایمان و اعمال نیکو حاصل می شود باعث قضاوت نادرست او شد. او تنها کسی نیست که بر رسالات مسیحی اولیه قضاوت نادرست می کند. برخی این کتاب را ” رشته ای از مروارید ” نامیده اند، چرا که در رساله هیچ پیوستگی وجود ندارد، و تنها شامل برخی پاراگرافهایی است که به خوبی بسط داده شده اند، بدون اینکه با هم پیوستگی داشته باشند!
مسیحیان در کشورهای اسلامی و مارکسیستی بسیار تحت سرکوبی، عداوت و یا حتی جفای محض قرار دارند و همیشه انتظار چنین سختی هایی را دارند. رساله اول پطرس برای آنها کمکی عملی برای پذیرش رنج هایی است که خداوند اجازه داده بر آنها بیاید تا در نهایت به سود آنها تمام شود.مسیحیان در غرب، خصوصا ایمانداران انگلیسی زبان با میراث کتاب مقدسی عظیم خود با مخالفت عمومی بر ضد ایمانشان مواجه نمی شوند. تا بحال دولت های غربی حداقل به کانون خانواده بر پایه وابسته بودن به جامعه احترام گذارده اند و حتی تشویق کرده اند که هر خانواده کلیسایی را انتخاب کنند، ولی حالا دیگر اینطور نیست.
دولت، خصوصا دولت محلی به نظر می آید همه موسسات آموزشی و قاضی ها و امکانات صوتی و تصویری خود را برای بد جلوه دادن و استهزاء مسیحیان ایماندار به کار می برد. رادیو، تلویزیون، فیلم ها، روزنامه ها، مجلات و صاحب منصبان فساد، تقلب، مشروب خواری و حتی کفر گفتن را ترویج می دهند و حتی مسیحیت در حال حاضر دشمن فرهنگ محسوب می شود و بزودی ایمانداران درس هایی از پطرس رسول تعلیم خواهند گرفت تا بیشتر آماده شوند .
[ دوم پطرس ] مسیح را می جوید و تکمیل مقاصد وی را انتظار می کشد.
حومریگحاوسن ( E.G. Homerighausen )
نقل قول مقدمه بالا خاطر نویسنده اش به طور خاص چشمگیر است چون این نویسنده مثل بسیاری از امروزی ها که این امر را که پطرس این نامه را نوشته است رد می کنند نیست. او همچنین می پذیرد که : ” روح و شخصیت پطرس در اینجا وجود دارد. ” این دو گفته بطور ضمنی سهم اصلی دوم پطرس را بطور خلاصه عنوان می کنند. در میان ظلمت نا امید کننده ارتداد، این نامه کوتاه به آمدن خداوند نظر می افکند. این رساله یادآور شخص پطرس و زندگی اوست ولی در عین حال مسیح را به همه کسانی که اجازه می دهند این نامه کوچک با ایشان سخن بگوید به تصویر می کشد.
رساله اول یوحنا همانند یک آلبوم عکس می باشد. این آلبوم افرادی را که اعضای خانواده الهی میباشند را معرفی می کند. همانگونه که فرزندان شبیه والدین خود می باشند، فرزندان خدا نیز باید شبیه به او باشند. این رساله تشابهات این دو را بیان می کند. وقتی شخصی فرزند خدا می شود، او حیات الهی – یعنی زندگی ابدی پیدا می کند. تمامی کسانی که این حیات را دارا هستند، آن را بگونه ای بسیار روشن نشان می دهند. بعنوان مثال این افراد، عیسی مسیح را خداوند، و نجات دهنده خود می دانند، خدا را دوست میدارند، فرزندان خدا را محبت می کنند، از فرامین خدا پیروی میکنند، و بدنبال گناه نمی روند. اینها برخی از نشانه های حیاط ابدی می باشند. یوحنا رساله اش را نوشت تا کسانی که به این خانواده تعلق دارند بدانند که ایشان دارای یحاط جاودان می باشند ( ۱ یوحنا ۵: ۱۳ )
اول یوحنا از بسیاری جهات رساله ای است متفاوت. اگر چه این رساله، نامه ای است حقیقی که عملا ارسال شده است، ولی با این وجود نه نام نویسنده و نه نام گیرندگان آن مذکور است. بدون شک ایشان همدیگر را می شناخته اند. ویژگی دیگر این کتاب دوست داشتنی این است که حقایق عمیق روحانی در قالب جملاتی کوتاه ولی عمیق و در عین حال با واژگانی ساده بیان شده اند. چه کسی گفته است که حقایق عمیق بایستی با واژه هایی پیچیده و سخت بیان شوند؟ نگرانی آن زمان است که برخی مردم نادانسته چیزهایی نامفهوم و درهم و برهم را به اسم موعظه ها و یا نوشته هایی عمیق مورد ستایش قرار می دهند.
این نامه کوتاه به همراه سوم یوحنا همۀ چیزی است که ما از مکتوبات شخصی یکی از محبوترین مقدسین اولیه ، یوحنای رسول داریم.
گاهی اوقات، مسیحیان راجع به این امر بحث می کنند که چگونه باید نسبت به دیگران “باز” یا “بسته” باشند، خصوصا نسبت به کسانی که ادعا می کنند مسیحی هستند. دوم و سوم یوحنا به این سئوال کاربردی جواب میدهد. دوم یوحنا اهمیت حفظ خانه ما ( کلیسای خانگی ) در برابر جملات بدعتگران را نشان می دهد؛ سوم یوحنا ما را به داشتن یک روش کاردانی باز برای مسافرت مبشرین و واعظین دعوت می کند.
حتی سوم یوحنا، کوتاه ترین کتاب عهد جدید ( فقط یک خط از دوم یوحنا در متن اصلی کمتر دارد )، نشان می دهد که همه نوشته های مقدس سودمند هستند. مثل دوم یوحنا، این رساله نیز دارای کلمات کلیدی محبت و راستی است. ولی برخلاف دوم یوحنا، که ثابت ماندن در محبت در سرباز زدن از مشارکت با کسانی که راستی را تعلیم نمی دهند، نشان می دهد، رساله سوم یوحنا دلسوزی و شفقت و محبت را در کمک به کسانی که هدایت راستی بیرون رفته اند نشان می دهد.
چنانچه لوقا تاریخ مسیحیت را با اعمال رسولان آغاز می کند، یهودا انتخاب شده بود کتاب یکی مانده به آخر عهد جدید را بنویسد که عنوان مناسب، ” اعمال مرتدین ” بر آن نهاده شده است. یهودا ترجیح می داد که راجع به ایمان مسیحی با خانندگانش صحبت کند ولی تعالیم غلط آنقدر شایع شده بود که او به زور قلم را برداشت تا مقدسین را به پایداری ” در آن ایمانی که یکبار به مقدسین سپرده شد ” ترغیب کند.
منحصر بودن این آخرین کتابِ کتاب مقدس، در همان اولین کلمۀ آن پیدا است: “مکاشفه” یا در اصل یونانی Apokalupsis ، این واژه که به معنی ” پرده برداشتن ” است. ریشه کلمۀ apocalyptic در زبانهای اروپائی مباشدو نوعی سبک نوشتاری است که در کتب دانیال، حزقیال و زکریا در عهد عتیق دیده می شود، ولی در عهد جدید همین یک مورد وجود دارد. این واژه به رویاهای نبوتی مربوط به آینده اشاره دارد که از طریق نمادها، تصاویر و دیگر ابزارهای ادبی بیان می شود.
کتاب مکاشفه نتنها به جلو، به زوال همه چیز در آینده و پیروزی قطعی خدا و بره می نگرد، بلکه پایان نامشخص شصت و پنج کتاب مقدس را به هم ربط می دهد. در واقع بهترین راه برای درک کامل این کتاب، شناخت تمامی کتب مقدس است! شخصیت ها، نمادها ، رویدادها، اعداد، رنگ ها و دیگر رموز آن تقریبا هر یک قبلا در کلام خدا ذکر شده اند. عده ای این کتاب را بدرستی ” ایستگاه بزرگ مرکزی ” کتاب مقدس نامیده اند، چرا که همه قطارها به اینجا وارد می شوند. کدام قطارها؟ قطارهایی از اندیشه که از کتاب پیدایش و کتب بعد از آن به حرکت در می آیند، از جمله خط قرمز نجات، قوم اسرائیل، ملل غیر یهود، کلیسا، شیطان دشمن قوم خدا، ضد مسیح و بسیاری موارد دیگر.