۱. نام «عهد جديد»
پيش از اينكه وارد دريای بيكران بررسی عهد عتيق شويم، و يا حتي بررسي قسمتهای كوچك از كتابهای آن، بهتر آن است كه رئوس مطالب برخي از حقايق كلی در مورد كتابهای مقدسی كه ما آنها را «عهد عتيق» ميناميم برايتان بيان كنيم.
واژه «عهد» ترجمهايست از واژه عبري berîth. در عهد جديد هم واژه پيمان و هم عهد ترجمهاي هستند از معادل يوناني آن (diathēkē). در عنوان متون مقدس به نظر مفهوم «عهد» بسيار بارز است زيرا تمام اين كتابها يك پيمان، اتحاد، و يا عهدی را ميان خدا و قوم او برقرار ميكنند.
اين قسمت بدين منظور عهد عتيق ناميده شده است تا آن را از عهد «جديد» مجزا كند، اگرچه «عهد قديمي تر» به نظر عنوان بهتری است چرا كه در نظر برخي عتيق يا قديمی بيانگر اين موضوع است كه نيازي به آموختن آن نيست. از نگاه روحاني، تاريخی، و فرهنگی اين اشتباهيست بسيار مهلك. در حالی كه ايماندارِ به مسيح دايماً به آن قسمت از كلام خدا كه به طور خاص از خداوند ما، كليسايش و انتظار او از شاگردانش صحبت ميكند، نميتوان اهميت عهد عتيق را براي يك ايماندار ناب ناديده گرفت.
آگوستين قديس ارتباط ميان عهد عتيق و عهد جديد را بسيار زيبا بيان كرده است:
عهد جديد در عهد عتيق پنهان است؛
عهد عتيق در عهد جديد نمايان شده است.
۲. كانن عهد عتيق
واژه كانن (يوناني: kanōn) اشاره دارد به «قاعدهاي» كه چيزي را با آن ارزيابي ميكنند و يا مي سنجند. كانن عهد عتيق مجموعهای است از كتابهای الهامی اما معتبر كه رهبران روحاني اسرائيل در زمانهاي قديم آنها را به رسميت شناختند. ما از كجا بدانيم كه اينها همان كتابهايی هستند كه بايد در مجموعه كانن جای داده ميشدند و يا چگونه همه اين سی و نه كتاب بايد در اين مجموعه جاي داده شوند؟ از آنجايی كه از همان روزهای اول نوشتههاي مذهبی ديگري هم وجود داشتند (شامل كتابهاي بدعتی)، پس چگونه ما ميتوانيم اطمينان حاصل نماييم كه اينها بايد همان كتابهاي اصيل باشند؟
غالباً گفته شده است كه شورای يهود در اواخر قرن اول فهرست كانن را به رسميت شناخت. يهوديان با ايمان و كارآزموده شريعت متون الهامی را از همان ابتدا جدا كرده بودند و ميشناختند. با اين حال دورهای بود كه بر روی برخی از كتب بحث و اختلاف نظر وجود داشت (استر، جامعه، غزل غزلها و غيره).
يهوديان عهد عتيق را به سه قسمت تقسيم ميكنند: تورات، انبيا (بزرگ و كوچك)، و مكتوبات.
نظرات گوناگونی در باب اين موضوع مطرح شده است كه چرا به عنوان مثال كتاب دانيال، يك نبوت، بايد در ميان مكتوبات باشد و نه در ميان كتب انبيا. يك نظريه رايج ليبرال اين است كه دانيال بسيار ديرتر نوشته شده و به همين دليل در قسمت دوم جای داده نشده است، كه در واقع هنگامي كه دانيال كتاب را نوشت اين قسمت به پايان رسيده بود (نگاه كنيد به مقدمهای به كتاب دانيال). نظريه محافظه كار دانيال را به اين دليل در قسمت سوم می بيند كه او يك نبي رسمی نبود، بلكه يك مقام دولتی كه خدا از او براي نبوت استفاده كرد. دكتر مريل اف. اونگر (Dr. Merrill F. Unger) چنين تعليم داده است كه اين سه قسمت بر اساس مقام نويسندگان مشخص شده است:
اين يك ديدگاه محافظه كارانه و درست است (كه به آن معتقديم). كتابهای عهد عتيق با اين هدف مشخص نوشته شدهاند كه مقدس و داراي اعتبار الهی باشند. بنابراين، آنها مهر كاننی بودن خود را از همان بدو نگارش بر خود داشتهاند. اين تقسيم بندي سه تايی به خاطر منصب رسمي و موقعيت نويسندگان تعيين شده است و نه بر اساس درجات الهامی بودن و تفاوت در محتوا و زمان.
شورايي كه به طور رسمی كانن موجود را به رسميت شناخت در واقع آنچه را كه در طي قرنهاي پيش پذيرفته شده بود تاييد نمود. اين شورا يك فهرست الهامی از اين كتابها تعيين نكرد، بلكه فهرستی از كتابهاي الهامی.
و براي مسيحيان مهمتر آن كه خود خداوند ما بارها از سه قسمت عهد عتيق يهودی نقل قول كرده و آن را معتبر دانسته است. به عنوان مثال، لوقا ۲۷:۲۴ و ۴۴. علاوه بر اين مسيح هيچگاه از كتابهاي به اصطلاح قانون ثانی (آپوكريفا) نقل نكرده است.
۳. كتب آپوكريفا (قانون ثانی)
ارتدوكس شرق، كاتوليك رومي، و دانشجويان كتاب مقدس پروتستان همه بر سر بيست و هفت كتاب كانن عهد جديد اتفاق نظر دارند، عموماً بر اساس همين ترتيب موجود و همان ۲۶۰ باب. اما وضعيت عهد عتيق كمي پيچيده تر است.
پروتستانها و يهوديان همه بر روي محتوای عهد عتيق اتفاق نظر دارند، اما ارتدوكس هاي شرق و كاتوليك های رومی كتابهای گوناگونی از تاريخ و شعر يهودی را به اين مجموعه افزوده اند و آنها را «كتب قانون ثانی» نامیده اند و پروتستانها و یهودیان آنها را «كتب آپوكريفا» (در يوناني به معنای «مخفی» است) ناميده اند.
سي و نه كتاب نسخه موجود كينگ جيمز، كينگ جيمز جديد و ديگر نسخه های معتبر پروتستان همان محتوای بيست و چهار كتاب كتاب مقدس عبری را شامل ميشوند. تفاوت در ميان تعداد به خاطر تركيبات گوناگونی كه در ويرايشهای یهودی وجود دارد، است. به عنوان مثال شش كتاب سموئيل، پادشاهان و تواريخ تنها سه كتاب محسوب ميشوند و كتب انبياي كوچك «كتاب دوازده» ناميده شده است و در يك كتاب گردآوری شده اند.
يهوديان بسیاری از كتابهاي ديگر را هم نوشته اند كه اغلب به زبان عبری نيست و آنها را الهامی و يا معتبر بر نمی شمارند. برخی همچون کتابهای اول و دوم مكابی براي تاريخ بين دو عهد بسيار حائز اهميت هستند. ديگر كتابها همچون «بعل و اژدها»، تنها از اين نظر ارزش دارند كه با خواندن آنها به غير كانني بودن آنها پيميبريم.
در ميان كتابهاي يهودي كمارزشترينها را «كتب جعلي» ناميدهاند و بهتر است كه آنها را آپوكريفا بناميم.
برخي از يهوديان و مسيحيان قديم، اما به طور خاص ناستيكهاي مصر كانن وسیع تری دارند كه برخي از اين كتابها را نيز شامل ميشود.
هنگامي كه دمشق اسقف روم از متفكر مسيحي جرومِ قديس خواست كه كتب آپوكريفا را ترجمه نمايد او اين كار را با اعتراض انجام داد. به اين خاطر كه او بر عبری مسلط بود و همچنين از اين جهت كه آنها اصالتاً جزو كانن يهودي نبودند. با اينحال گرچه جروم ميتوانست تشخيص دهد كه آنها در درجه دوم اهمیت قرار دارند، اما اين كتب را براي نسخه لاتين ولگيت (Vulgate) ترجمه كرد. امروزه اين كتابها در نسخه های كاتوليك رومي ديده ميشوند، نسخه هايی همچون كتاب مقدس جديد آمريكايی (New American Bible) و كتاب مقدس اورشليم (Jerusalem Bible)، و عموماً در نسخه های جهانی همچون كتاب مقدس جديد انگليسی (New English Bible)، كتاب مقدس اصلاح شده انگليسي (Revised English Bible) و نسخه جديد استاندارد اصلاح شده (New Revised Standard Version).
حتی كليسای كاتوليك رومی تا دوران ضد اصلاحات (۱۵۰۰م) به طور رسمی كتب آپوكريفا را در زمره كانن قرار نداد. يكي از دلايلی كه واتيكان اين كار را كرد اين بود كه برخي از تعاليم آنها همچون دعا كردن برای مردگان، در كتابهاي آپوكريفا يافت ميشود. در حقيقت آپوكريفا يك اثر تاريخي و ادبي يهودي است، و مستقيماً به آموزههاي مسيحي ارتباطي ندارد. گرچه اين كتابها الهامی نيستند اما از نظر فرهنگی و تاريخی ارزش خواندن را دارند البته پس از اينكه شخص دركی استوار از كتب الهامی كانن عبری به دست آورد.
۴. نويسنده
نويسنده الهی عهد عتيق روح القدس است. او موسی، عزرا، اشعيا و ديگر نويسندگان ناشناس را هدايت كرد تا با الهام از او بنويسند. بهترين و صحيح ترين درك از اين موضوع كه چگونه كتب عهد عتيق نگاشته شدهاند به دو نويسنده معروف است. عهد عتيق اين گونه نيست كه قسمتي از آن الهی و قسمتي از آن انساني باشد، بلكه در آن واحد هم كاملاً الهی و هم كاملاً انساني است. عنصر الهی باعث شده كه عنصر انسانی را از اشتباه كردن باز دارد. نتيجه آن يك كتاب عاري از اشتباه و بيعيب در نسخه اصلي بوده است.
تحليل مفيد از كلام مكتوب را ميتوان ذات دوگانه كلام زنده، عيسي مسيح خداوند بر شمرد. مسيح نه تا يك اندازه انسان و نه تا يك اندازه خدا است (مانند برخي از اسطورههاي يوناني) بلكه در يك آن هم كاملاً انسان و هم كاملاً خدا است. ذات الهی اشتباه و گناه به هر شكل را غير ممكن ساخته است.
۵. تاريخ نگارش
بر خلاف عهد جديد كه تقريباً نيم قرن طول كشيد تا تمام آن نوشته شود (حدود ۵۰ الي ۱۰۰ ميلادي)، تقريباً هزار سال طول كشده است تا عهد عتيق به رشته تحرير در آيد (حدود ۱۴۰۰ الي ۴۰۰ ق.م). اولين كتابها يا اسفار پنجگانه بودهاند (حدود ۱۴۰۰ ق.م) يا ايوب (كه تاريخ آن نامشخص است، اما محتواي آن حاكي از زماني سخن ميگويد كه هنوز شريعت اعطا نشده بود).
ديگر كتابهای كه به دنبال آن می آيند پيش از دوره تبعيد (حدود ۶۰۰ ق.م) نوشته شدهاند، كتابهای همچون يوشع الي سموئيل، و يا اينكه در دوره تبعيد نوشته شدهاند (همچون مراثي و حزقيال)، و يا پس از تبعيد، كتابهای همچون تواريخ، حجی، زكريا، و ملاكي (حدود ۴۰۰ ق.م).
۶. درونمايه
محتوای عهد عتيق، بر طبق نسخه های پروتستانی كتاب مقدس را ميتوان به اختصار اينگونه بيان كرد:
اسفار پنجگانه | پيدايش تا تثنيه |
تاريخی | يوشع الي استر |
شعری | ايوب الي غزل غزلهاي سليمان |
نبوتی | اشعيا الي ملاكی |
مقدمه هاي مجزا براي هر يك از اين قسمتهای اصلی عهد عتيق در تفسير كتاب مقدس براي ايمانداران در جاي مناسب خود يافت ميشود.
مسیحی های كه درك درستی از اين كتب داشته باشد، همراه يا مكاشفه كاملتر در عهد جديد، «برای هر عمل نيكويی آماده خواهد شد.»
دعای ما اين است كه اين تفسير (BBC) بتواند بسياری از ایمانداران را ياري كند كه ايمان داری به تمام معنا باشند.
«براي ما بزرگترين مهر تاييد عهد عتيق اين است كه آن از خود مسيح جاري شده است…. آنچه كه برای نجات دهنده ضروری است براي نجات يافتگان هم ضروری است.»
برگرفته از کتاب مقدمه ی بر عهد عتیق
اثر: ویلیام مک دونالد