بیش از دو هزار واندی سال پیش، مردی در بیابانهای یهودیه ظهور کرد که از مردم میخواست از گناهانشان توبه کرده، تعمید بگیریند. این نبی، فردی بدوی بود؛ ملخ و عسل صحرایی میخورد و جامههایی بافته شده از پشم شتر میپوشید. اسم او یحیای تعمیددهنده بود و اولین کسی است که در کتابمقدس میخوانیم مردم را تعمید داده است.
کتابمقدس نخستین بار بههنگام معرفیِ یحیی تعمیددهنده به مبحث تعمید اشاره میکند. با توجه به برخی از آیات کتابمقدس (نظیرِ انجیل متی ۳:۱-۱۲؛ انجیل مرقس ۱:۱-۸؛ انجیل لوقا ۳:۱-۳) متوجه میشویم که تعمیدی که یحیی میداد، بیشتر تعمیدِ توبه بود. وقتی باجگیران میآمدند تا از دست یحیی تعمید بگیرند، یحیی به آنها میگفت که چطور باید رفتار و رویۀ خود را عوض کنند. او فریادزنان میگفت: «توبه کنید! توبه و بازگشت کنید!» و سپس بهتشریح تغییر و تحولی میپرداخت که میبایست در زندگی مردم ایجاد میشد. یحیی از فریسیان چه انتقادی داشت؟ او سرزنشکنان از آنان میخواست "میوهای که نتیجۀ توبه است" از خود ظاهر سازند. فریسیان میخواستند صرفاً بیایند و تعمید بگیرند، اما حاضر نبودند رفتارشان را تغییر دهند. تمام کسانی که آماده بودند زندگیشان متحول شود، میتوانستند تعمید بگیرند. اما کسانی که میخواستند به همان شیوه سابق زندگی کنند و حاضر نبودند در رفتار و رویه خود تجدیدنظر کنند، سرزنش میشدند و اجازه نداشتند تعمید بگیرند.
عیسی در "حکم اعظم" که در (انجیل متی ۲۸:۱۸-۱۹ ) آمده است، به شاگردان خود دستور میدهد که بروند و تمام امتها را شاگرد ساخته، آنها را به اسم پدر، پسر و روحالقدس تعمید دهند. از نگاه عیسی، شاگردسازی و تعمید لازم و ملزوم و مکمّلِ یکدیگرند. همچنین عیسی هیچگاه شاگردان خود را تا قبل از مرگ و قیامش برای تعمید دادنِ مردم نفرستاد. درست است که عیسی در دوران حیاتِ خود بر زمین، شاگردان خود را فرستاد تا تعلیم دهند و راه را برای او آماده کنند، و همزمان با مأموریتِ یحیی، شاگردان عیسی نیز مردم را تعمید میدادند، اما فرستادن شاگردان جهت تعمید مردم، تا قبل از صدور "حکم اعظم" در (انجیل متی ۲۸:۱۸-۱۹ )، یعنی پس از قیام عیسی، هیچگاه مورد تأکید نبود.
در (اعمال رسولان ۱۹:۱-۷) میخوانیم که پولس در سفر به قرنتس متوجه میشود که مردمِ آنجا تنها به شیوۀ یحیی، یعنی به تعمیدِ توبه، تعمید گرفتهاند. این مردم در مورد عیسی چیزی نشنیده بودند، و به همین جهت پولس آنها را به شیوۀ عیسی تعمید داد. بنابراین ظاهراً نحوۀ تعمید از زمان یحیی بهطور کلی فرق کرده بود. پس بیایید ببینیم بین تعمیدی که امروزه مرسوم است و تعمیدی که یحیی بدان موعظه میکرد چه تفاوتی موجود است.
بر اساس( اعمال رسولان ۲:۳۸ ) میدانیم که تعمیدی که امروزه مرسوم است کماکان تعمیدِ توبه است، اما عنصر دیگری نیز به این تعمید افزوده شده است. امروزه تعمید حاویِ مفهومِ نمادینی است که در روزگار یحیی وجود نداشت، بلکه پس از مرگ و قیام مسیح بوجود آمد. آیین تعمید اکنون دیگر صرفاً نشانۀ توبه نیست (هرچند دربرگیرندۀ این عنصر حیاتی هست)، بلکه علاوه بر توبه، اعلامِ این حقیقت مهم نیز هست که ما با مسیح دفن شدهایم و به هنگام رستاخیز مردگان با او قیام خواهیم کرد (رومیان ۶:۱-۴). تعمید اکنون دیگر صرفاً بازگشت از گناه نیست، بلکه همچنین بیانگر این نکته است که نسبت به گناه مردهایم، و اعلامِ این امید است که در آینده به هنگام قیامت مردگان، به مسیح خواهیم پیوست.
چرا باید تعمید بگیریم؟
کتاب مقدس به ایمانداران دستور میدهد که تعمید بیابند. در هیچ جای کتاب مقدس نمیخوانیم که تعمید امری دل بخواهی یا اختیاری باشد. هر کس که عیسی را به عنوان خداوند خود پذیرفته و از گناهان خود توبه کرده است، باید تعمید بگیرد. دلیل تعمید این است که تغییر و تحول و توبهای را که در زندگیمان پدید آمده است از این طریق به طور سمبولیک نشان میدهیم، و این واقعیت را اعلام مینماییم که در آینده با مسیح برخواهیم خاست.
تعمید، نمادی مرئی از ایمان است، اما اغلب با خود نجات اشتباه گرفته میشود. خیلی مهم است توجه داشته باشیم که تعمید نمیگیریم تا چیزی اتفاق بیفتد، بلکه تعمید میگیریم چون چیزی اتفاق افتاده است. مردم تعمید نمیگیرند تا ایماندار شوند، بلکه تعمید میگیرند چون ایماندار هستند. نجاتِ شخص به داشتن تعمید بستگی ندارد، اما تعمید باید در پیِ نجات عملی شود. در اعمال رسولان میخوانیم که کرنلیوس پس از آنکه از روحالقدس پر شد تعمید گرفت، که آشکارا نشان میدهد او نخست نجات پیدا کرده بود و بعد تعمید گرفت.