مژگان هستم و در ايران به دنيا آمدم. چون مذهبم را از پدر و مادرم به ارث برده بودم در سالهايی که بزرگتر شدم، در درک و پيروی از آن، با يک نبرد روحانی در درون خود مواجه شدم. سؤالات بسياری درباره مذهب خانوادگیام و اعتقادات آن داشتم، اما هيچکس نمیتوانست جواب قانع کنندهای به من بدهد. در واقع، خدايی را که در جستجويش بودم هنوز پيدا نکرده بودم.
بالاخره از ايران خارج شدم و به کشوری ديگر مهاجرت کردم و در آنجا به يک کليسای فارسی زبان رفتم. در کليسا تدريجاً با اعتقادات مسيحی آشنا شدم، اما اغلب در برابر اين اطلاعات در خود احساس شک و مقاومت میکردم. به مرور زمان در زندگی روحانیام تغييرات مثبتی پيدا شدند. با مطالعه بيشتر مسيحيت، درک کردم که چقدر دانش روحانیام سطحی هستند. اما شبان کليسا مرا تشويق میکرد که از اين بابت نگران نباشم و میگفت: مسيحيت راه زندگی را نشان میدهد. همانگونه که در اين راه قدم برمیداريم، در درک روحانیمان رشد کرده و زندگی ما کاملتر میشود. تکامل، يک شبه صورت نمیگيرد، بلکه با تجربه کردن حضور خدا و وجود او در زندگیمان در اين رهگذر جلو میرويم.
در همان زمانها که شبان و رهبران کليسا مرا راهنمايی میکردند، من صدای مسيح را شنيدم که مرا به پيروی از خود دعوت میکرد. پس قلبم را بسوی مسيح گشودم و او را پذيرفتم و تصميم گرفتم که با تمام وجود از او پيروی کنم. خدا هم درونم را عوض کرد و به من ايمانی نو بخشيد. حالا هرروزه سعی میکنم که در ايمان مسيحیام پيشرفت کنم و بيشتر شبيه مسيح گردم. هرچند هنوز هم با مشکلات روزمره زندگی روبرو میشوم، اما در مقابله با اين مشکلات، با فيض مخصوص مسيح مجهز هستم. حالا با ديد تازهای به اين مشکلات نگاه میکنم و با حکمت خداوند، آنها را از سر راه برمیدارم. از روزی که به مسيح پيوستم، آرامش مخصوصی در زندگیام دارم، همان آرامشی که همه عمرم دنبالش بودم. حالا من از فرزندان خدا هستم و میدانم که پدر آسمانیام هميشه با من است. عيسای مسيح، در کنار من است تا بارهايم را از دوشم بردارد و به من آرامی بدهد. عيسی مسيح فرمود: “ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، نزد من بياييد و من به شما آرامی خواهم داد. يوغ مرا به گردن گيريد و از من تعليم يابيد، زيرا من بردبار و فروتن هستم و جانهای شما آرامی خواهد يافت، زيرا يوغ من آسان و بار من سبک است.”
من خدا را به خاطر اينکه فرزند روحانيش، عيسی مسيح را فرستاد تا برای گناهانم بر صليب بميرد واقعاً سپاسگزارم. مزد گناهان من، با ريخته شدن خون مسيح پرداخته شده و حالا صاحب زندگی نو و جاودان هستم.