یکی از اصطلاحاتی که عیسی مسیح برای بشارت به کار برد شهادت دادن بود و به رسولان خود فرمود: شما شاهدان من هستید؟ با وجود اینکه ما عیسی مسیح را با چشم خود ندیدیم ما نیز شاهدان مسیح هستیم و در این فصل می خواهیم بیان کنیم که چگونه شهادت دهیم.
وقتی که مسیح روح های پلید را از آن کسی که خود را لجئون نامید بیرون کرد و او را از هلاکت نجات داد به او فرمود: به خانه نزد خویشاوندان خود برو و ایشان را خبر ده از آنچه خداوند با تو کرده است و چگونه به تو رحم نموده است. آن شخص چنین کرد و وقتی که مردم تغییری را که در او شده بود دیدند بدون شک متعجب شدند و فهمیدند که عیسی واقعاً نجات دهنده است (مرقس ۵: ۱۹- ۲۰). آنچه لجئون کرد ما نیز می توانیم بکنیم، یعنی باید آنچه را مسیح برای ما کرده است به دیگران بگوئیم. ما مانند مریضی هستیم که به طور عجیبی به وسیله پزشک بزرگی شفا یافته است لیکن هیچ پول ندارد که حق معالجه را بپردازد، بلکه به قدری ممنون و متشکر است که همه جا رفته به مردم می گوید که آن کتر چطور او را نجات داده است و در نتیجه آن بسیاری از مریضان به آن پزشک رجوع کرده شفا می یابند. مسیح ما را شفا داده و روح پلید را از دلهای ما بیرون کرده است و تنها کاری که می توانیم برای اظهار سپاسگزاری بکنیم این است که به محبت و قدرت منجی خود شهادت دهیم. در خانه در مدرسه در اداره در کلیسا و حتی در خیابان و میان دوستان خود باید به عیسی شهادت دهیم. در دادن شهادت لازم است نکات زیر را مراعات کنیم:
- باید راست بگوئیم. واجب ترین صفت در شخص راستگوئی است، و از این جهت خدا امر کرده است که شاهدان کذب باید مجازات ببینند (امثال ۱۹: ۹). متاسفانه شیطان که پدر همه دروغ ها است بعضی اوقات سعی میکند با وادار کردن ما به گفتن آنچه حقیقت ندارد تاثیر شهادت ما را باطل کند. وقتی که وضعیت خود را موقعی که گناهکار و بی ایمان بودیم شرح می دهیم ممکن است شیطان ما را وادار کند که خود را بدتر از آنچه بودیم قلمداد کنیم تا افتخار پیدا کنیم که از گناهکاران بزرگی هستیم. و وقتی که حکایت می کنیم که چطور مسیح ما را نجات داده زندگی ما را عوض کرد ممکن است که شیطان ما را وادار کند که خود را بهتر از آنچه هستیم معرفی کنیم تا مردم فکر کنند که ما مسیحیان کاملی هستیم. چقدر لازم است که دعا کنیم که روح راستی ما را هدایت کند که هرچه بگوئیم عین حقیقت باشد.
- باید طالب جلال مسیح باشیم نه طالب جلال خود. من غالباً وقتی که شهادت می دهد می گوید، « من پزشک خود را تعریف می کنم نه خود را» باید در خاطر داشته باشیم که مقصود ما این نیست که بیان کنیم چطور ما خود را نجات دادیم بلکه باید بگوئیم چطور مسیح ما را نجات داد. پس باید همیشه با فروتنی صحبت کنیم زیرا اگر روح تکبر و خود نمائی در ما باشد شهادت ما بیخود می شود.
- تغییری که در اخلاق و رفتار ما دیده می شود باید صدق شهادت ما را تصدیق کند. اگر ما به فامیل و دوستان خود بگوئیم که نجات یافته ایم لیکن مثل سابق خودخواه و مغرور و تنبل و فاقد محبت باشیم، کی شهادت ما را باور می کند؟ پس معلوم می شود که در شهادت دادن گفتار و اعمال ما باید توام باشد، زیرا وجود یکی بدون دیگری بی فایده خواهد بود.
- باید ساده و به طور مختصر سرگذشت اشکالات و احتیاجات و گناهان خود را پیش از مسیحی دن خود بیان کنیم و بگوئیم چگونه مسیح را شناخته و به او ایمان آوردیم و مسیح برای ما چه کرده است و حالا چه می کند.اگر صحبت ما طولانی باشد مردم خسته خواهند شد.
- در موقع شهادت دادن خصوصاٌ در مجلس عمومی نبایستی به مذهبی که پیش داشتیم یا پیروان مذهب دیگر بد بگوئیم. اگر مصلحت است کافی است که بگوئیم که مذهب سابق ما نتوانست ما را از گناهان نجات دهد یا ما را با خدا نزدیک کند.
- معمولا بهتر است که گناهان گذشته خود را تفضیلا بیان نکنیم زیرا ممکن است یاد کردن اعمال ناپاک و قبیح ما به خودمان و نیز شنوندگان ضرر برساند. لیکن بعضی اوقات وقتی که گناهکاران می فهمند که گناهکاران دیگر مثل ایشان نجات یافته اند برای توبه و ایمان آوردن تشویق می شوند، پس خدا غالباً شهادت الکلی ها و تریاکی ها و دزدها را که نجات یافته اند برای نجات دیگران به کار می برد. فقط روح القدس می تواند ما را هدایت کند که راجع به گناهان گذشته خود چه باید گفت.
- وقتی که دعوت می شویم که در مجلس بشارتی شهادت دهیم نباید موعظ کنیم به جای آن باید بیان کنیم که مسیح برای ما چه کرده است، و چه می کند و به این ترتیب از تجربیات خودتصدیق کنیم که آنچه در کتاب مقدس راجع به مسیح نوشته شده است صحیح است.